جایگاه #زنان_در_اسلام #بخش_اول (۱/۲۹) ابتدا شرحی بر جایگاه زن در قرآن: از سیر در قرآن و از سیاق آیاتی که در مورد زنان آورده شده،شأن و منزلت توهین آمیزِ زن و برتری ذاتی مردان بر زنان قابل درک و فهم است در آیات زیر بطور واضح برتری و سیادت مرد بر زن ذکر شده است:👇
۲/_وللر ِّجال علَيهِن َّ درجةٌ واللّه عزِيزٌ حكُيم (بقره ۲۲۸) ترجمه👆: و مردان را بر زنان #برتری است و خدا عزيز و حكيم است. _الر ِّجال قَوامون علَى النساء بِما فَضلَ اللّه بعضَهم علَى بعضٍ وبِما أنفَقُوا منْ أموالهِم ( نساء ۳٤)
۳/ترجمه👆: مردان بر زنان غلبه دارند (مسلط هستند) 👈بدليل اينكه خداوند بعضى از انسانها را بر بعضى ديگر برترى بخشيده است، و نيز از آن روى كه مردان از اموال خويش (براى زنان) خرج مى‌كنند.
٤/در اسلام ؛اصلِ بشرِ شماره دو بودن زن به شکل واضحی ذکر شده مطابق رأی بيضاوی و زمخشری و بسياری از مفسرين، مرد حاکم است و زن رعيت_مرد آقا است و زن تابع _و از همين رو پشت سر همين جمله قرآن[جمله ای که میگوید مردان بر زنان تسلط دارند]
۵/جمله ديگريست که آن را خوب واضح می کند: «فَالّصالِحاتُ قائِناتُ حافِظاتُ لِلغَيبِ». پس زنِ شايسته، زنی است که مطيع مرد خود بوده و در غيبت شوهر،خويشتن را برای وی نگاهدارد و به عبارت ديگر، زنان اين معنی را که متعلق به مرد خود هستند فراموش نکنند.
٦/به آیه زیر توجه کنید: ألَكُم الذ َّكَرُ ولَه الْأُنثَى -۱۲ تلْك إذا قسمةٌ ضيزَى -۲۲ (النجم) ترجمه: آيا شما پسر داريد و خدا دختردارد(۱۲) در اين صورت اين تقسيم نادرستى است (كه #برترها را شما برداشته‌ايد و #حقيرها را به خدا داده‌ايد) (۲۲)
۷/آیا خدا باید با چنین تنگ نظری بین دختر و پسر فرق بگذارد؟! این عرب ها بوده اند که به داشتن پسر فخر میکردند و تصور میکردند فرشتگان از جنس اناث اند(مونث). آیا الله در اینجا در جایگاه یک عرب بدوی که تنها وارث حقیقی را پسران میدانسته اند ظاهر نشده؟
۸/در آخر همین آيه ٣٤ از سوره نساء که در بالا ذکر شد به مرد اجازه می دهد زن خود را بزند: «وَالّلاتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهجُرُوهُنَّ فِی المَصاجِعِ وَاضرِبُوهُنَّ...»
۹/ترجمه:اگر زن شما در مقام نافرمانی و سرکشی برآمد، نخست او را پند دهيد. اگر به راه نيامد از همخوابگی محرومش سازيد و اگر باز تسليم نشد و اطاعت نکرد،او را #بزنيد(واضربوهن).
۱۰/شرايع هر قومی متناسب با عادات و اخلاق و نحوه زندگانی آنها است. زدن زن امری متداول و رايج در بین اعراب بوده است. از روايات و سير در تاريخ قوم عرب و از خود اين آيه به خوبی بر می آيد که مرد خود را مالک زن فرض کرده است و هر بلايی می خواست بر سرش می آورد.
۱۱/در تفسير مجمع اليبيان (ج۲ص٤۳_جزء سوم) آمده است که: زنی از انصار از شوهرش سرپيچی كرد. شوهرش سيلی به صورت او زد. زن و پدرش نزد پيامبر به گلايه آمدند.پيامبر حكم به قصاص داد. روز بعد كه برای قصاص آمدند پيامبر آيه‌ی فوق [۳٤_نساء]را خواند وگفت در مورد زدن همسر، حكم قصاص برداشته شد.
۱۲/در آیه ۲٤ نساء ازدواج با زن شوهردار را حرام کرده است مگر اينکه آن زن در نتيجه جنگ به دست آمده باشد(سبایا و تاراج انسانی). در اين صورت همخوابگی با او چون شير مادر حلال است، هر چند شوهر داشته باشد و علت آن روايتی است از ابن سعيد که می گويد:👇
۱۳/ تحقیر آمیزترین آیه قرآن در مورد زنان آیه ۲۲۳ بقره است که زنان را رسمأ کشتزار مردان میداند: نساؤكُم حرْث لكُم فَأْتُوا حرْثَكُم أنى شئْتُم ( بقره ۲۲۳) ترجمه: زنان شما كشتزار شما هستند پس بهر نحو [هر گونه و هر زمان] كه می‌خواهيد به كشتزار خود وارد شويد.
۱٤/در مورد آیه بالا، جلالين در تفسيرِ جمله «انّی شئتم» [يعنی] «به هر سوی مزرعه» می نويسد: «مَن قيامِ وَ قُعُود وَاِضطِجاع وَ اِقبال و اِدبار». يعنی نشسته، ايستاده [و] خوابيده [و] از پيش [قُبُل] و از پس [دُبُر](از عقب).
۱۵/پس از آن می نويسد اين آيه در ردّ عقيده جهودان نازل شده است. سيوطی معتقد است که آيه ٢٢۲ بقره که صريحاً میگوید نزد زنان خود از آن سويی روی آوريد که خداوند امر فرموده است، بنا بر اعتراض عمر و جمعی از صحابه نسخ شده است زيرا اهل کتاب پهلوی زنان خود می خوابيدند
۱٦/و طبعاً انصار که اهل مدينه بودند اين روش را که با حجب و مستوری زن مناسبتر بود، پذيرفته بودند. اما مهاجران بنا به عادت قريش و اهل مکه، زن را به انواع مختلفه دستمالی کرده و از هر طرف او را می غلتانيدند و لذت می بردند از اينکه آنها را بر پشت بيفکنند و دَمَر بيندارند
۱۷/و يا با پس و پيش او، هر دو، سر و کار داشته باشند. يکی از مهاجران زنی از انصار را برده بود و می خواست با وی چنان کند. زن تن در نداده و گفت ما به يک پهلو می خوابيم. خبر به محمد رسيد و بدين جهت اين آيه نازل شد که «زن مالِ مرد است و هرگونه دلخواه اوست می تواند با او برآيد».
۱۸/احمد بن حنبل و ترمذی از ابن عباس نقل می کنند که عمر بامدادی نزد پيغمبر آمد و گفت: يا رسول االله هلکت. يعنی ای پيغمبر خدا از دست رفتم. پيغمبر فرمود ما اهلکت يا عمر؟ [چگونه هلاک شدی يا عمر؟] عرض کرد رحلی الليلة فلم يرد عليه شيئاً.
۱۹/يعنی کاری خواستم انجام دهم و نشد. آن وقت اين آيه نازل شد و معنی «اَنّی شِئتُم» اين است: «مقبلات، مدبرات و مستلقيات [به پشت خوابيده] يعنی از جلو، از عقب طاقباز و دَمَر».
۲۰/در آیه ۵ سوره نساء به صراحت زنان احمق و سفیه نامیده شده اند: وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا(۵نساء).
۲۱/ترجمه:👆 و اموال خود را -كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده- به #سفيهان مدهيد، ولى از [عوايد] آن به ايشان نفقه بدهید و آنان را پوشاك دهيد؛
۲۲/توضیح اینکه نفقه به "زنان" و "فرزندان" تعلق می گیرد؛ که در این آیه مشخصا مقصود "زنان" است و از سیاق آیات نیز چنین بر می آید ⇦علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش ج۱ ص۱۳۱ از قول امام باقر میگوید در این آیه[۵نساء] منظور از احمقها_زنان هستند
۲۳/در البرهان فی تفسیر القرآن ج۲ ص۲۱ از قول امام باقر در خصوص ایه ۵ نساء آمده: مقصود از احمق ها در این آیه، زنان هستند. البحرانی همانجا در ص ۲٤ از امام علی در مورد آیه ۵نساء نقل کرده که: به زنان درباره اموالتان وصیت نکنید، چرا که الله می فرماید: اموال خود را به احمق ها ندهید.
۲٤/در آیه ٤ سوره نور مرد میتواند ٤شاهد بیاورد و به زنش تهمت زنا بزند و در آیه ٦ همان سوره مرد میتواند اگر ٤شاهد پیدا نکرد خود بصورت یکطرفه ٤بار قسم بخورد که زنش زناکار است در آنصورت زناکار بودن زن محرز میشود!
۲۵/ترجمه آیه ٦_نور :و کسانی که همسران خود را متهم به زنا می کنند و بر آنان شاهدانی جز خودشان نباشد، پس هر کدام از آن شوهران [برای اثبات اتهامش] باید چهار بار شهادت دهد که سوگند به خدا، او [درباره همسرش] در این زمینه قطعاً راست می گوید.
۲٦/در سوره بقره آیه ۲۸۲ شهادت و گواه زن در محکمه نصف مرد است یعنی دو زن در برابر یک مرد که دلیل آن [ناقص شمردن عقل و شعور زنان] از دیدگاه اسلام است. در آیه ۱۱ سوره نساء ارث زن نصف مرد ذکر شده است
۲۷/در آیه ۳ سوره نساء به مرد اجازه داده که درصورت ادعای عدالت، تا ٤ زن و بی نهایت کنیز بگیرد: ترجمه آیه ۳_نساء:👇
۲۸/و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد، هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گيريد. پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالک شده‌ايد [اكتفا كنيد]....
۲۹/ خیلی عجیبه که در آیه ۱۲۹ همین سوره ی نساء میگوید یک مرد هیچگاه نمیتواند میان چند زن عدالت برقرار کند اما در آیه ۳_نساء میگوید مرد میتواند تا ٤ زن داشته باشد! یعنی خدایی که خود میگوید مرد نمیتواند میان چند زن همزمان عدالت را رعایت کند اما به او اجازه چند همسری میدهد!
#پایان بخش اول ادامه دارد..